دختران عزیزم حتماً این بیت و پیام مولوی را شنیدهاید که میفرماید: «هرکه ارزان خرد ارزان دهد * گوهری طفلی به قرصی نان دهد»
دختران عزیزم ارزش و قیمت شما بسیار بسیار بیشتر از آن است که خود میدانید، پس قبل از هر چیز باید خود را بیشتر و بیشتر بشناسید و به تواناییها، لیاقتها و شایستگیهای خود پی ببرید و از طرف دیگر محدودیتهای خود را نیز بشناسید و برای شناخت درستتر و دقیقتر خود از نظرات خود در بارهی خود، والدین درباره خود، نزدیکان در بارهی خود، معلمان و مشاوران در بارهی خود و ویژگیهای مثبت شخصیتی و همچنین ویژگیهای منفی خود نیز آگاهی یابید تا نقاط قوت و مثبت خود را بیشتر و بیشتر کنید و برای حذف، کاهش و یا سازگاری با ویژگیهای منفی نیز تلاش و کوشش نمایید.
از طرف دیگر شما در سن نوجوانی و جوانی با چالشها و بحرانهای فکری، عقلانی، عقیدتی، اقتصادی، اجتماعی، هیجانی، احساسی، استقلال طلبی، آزادیخواهی، غریزی و جنسی روبرو خواهید شد که روانشناسان و مشاوران از این دورانها، به «طوفان»، «گردباد»، «بحران بلوغ» و.... یاد میکنند.
از طرف دیگر کسانی از جنس خودتان، یا غیر همجنس خودتان در سه راه شما قرار خواهند گرفت و اینها هم مانند شما بیشتر یا کمتر این بحرانها و طوفانها را با خود دارند و به دنبال کسی یا کسانی از جنس یا غیر همجنس خود میگردند تا این هیجانات و احساسات و طوفانهای خود را سرآنها خالی کنند و با آنها همدرد شوند و تخلیه هیجانی کنند.
از جهتی دیگر نیز فضای مجازی، گوشی موبایل و آسیبهای آن نیز امروزه بیشتر مردم را همراه خود برده و خصوصاً نوجوانان و جوانان را از خود بیخود و بیگانه کرده است و موجب بلوغ زودرس، ره صد ساله را یکشبه طی کردن، کمالگرایی، بیارزشی و بیهویتی، بیاخلاقی و بیاعتمادی، عدم حدود و ثغور، ضعف جسمانی، روحی- روانی و... کرده است؛ در این میان اگر به خود نیاییم و آسیبهای راه و پیچ و خمهای زندگی را خوب نشناسیم و با کمک والدین، بزرگان و متخصصان متعهد، مشاوران و روانشناسان واقعی راه را از چاه نشناسیم و تشخیص ندهیم، چه بسی برای دستیابی به سعادت و خوشبختی به دنبال سراب بگردیم و زمانی، آبرو و شخصیتی و عمری را در پی آن تلف کرده باشیم؛ ولی بعد از سالها جستوجو بدانیم که نه تنها آب حیاتی نیست بلکه سم و سرطانی بوده است که در ظاهری عسلی و شکلاتی برای ما نمایان شده است.
عزیزانم من به عنوان یک مشاور خانواده و مسلمان نمیگویم ازدواج نکنید و دنبال شریک زندگی همیشگی خود نباشید، ولی با توجه به نیم قرن زندگی و ادغام تخصص و تجربهی معلمی و مشاورهای بهویژه در حیطهی ازدواج و خانواده به شما دختران خوبم چند توصیهی مشاورهای دارم که امیدوارم پذیرا باشید و زندگی را بر مبنای آنها بسازید.
توصیهها:
۱- قبل از شناخت واقعی خود و تعیین قدر و قیمت خود، خود را در اختیار دیگری قرار ندهید. تا همچو طفلی نباشید که گوهری را به قرصی نان دهد.
۲- تا با عقل، منطق، مشورت و مشاوره با والدین، بزرگان و متخصصان بر نیامدهاید، هیجانات، احساسات و دل خود را به کسی نسپارید، زیرا که دل ربوده شد و احساسات جریحه دار شد، عقل و منطق از کار میافتد و والدین و شما در دو سر متضاد هم قرار میگیرید و کاری میکنید که فردا پشیمانی به بار آورد.( چون دختری که از حمایت والدین برخوردار نباشد، به مرور زمان ارزش و قیمت خود را پیش شوهرش نیز از دست خواهد داد و مورد آزار و اذیت جسمی، روحی- روانی و... قرار خواهد گرفت.)
۳- اهدافی را در زندگی برای خود داشته باشید و برای رسیدن به این اهداف برنامه و برنامهریزی داشته باشید و اهداف مهم و اساسی زندگی را فدای احساس و هیجانات زودگذر خود یا دیگری نکنید، چون تجربه و مطالعات علمی نشان داده که فردا همین اهداف و آرزوها در زندگی مشترک سر در خواهند آورد و همچون چماقی بر سر و کلهی هم خواهید کوفت. (تو باعث شدی درسم نخونم، دکتر، مهندس و... و... نشوم و بالعکس)
۴- تا در زمینهی ازدواج و خانواده مطالعاتی کاربردی و مهارتهایی برای زندگی بهتر کسب نکردهاید و با ویژگیهای مثبت و منفی خود و شریک زندگی و خصوصیات جنسی و جنسیتی آشنایی کسب نکردهاید برای ازدواج و تشکیل خانواده پیشقدم نشوید.
۵- شما بسیار بسیار ارزشمند و قیمتی هستید، لذا چوب حراج را به زندگی خود نزنید و اگر کسی هم پیشنهادی مستقیم یا غیر مستقیم به شما داد، نباید احساساتی شوید و زود تصمیم بگیرید و فوراً بلی بلی بگویید، بلکه شما باید تصمیم را به بزرگان خانواده و متخصصان مربوطه بسپارید تا هم انتخابتان دقیقتر و مطمئنتر و درستتر باشد و هم از پشتیبانی خانوادگی برخوردار باشد.( البته این به معنی سلب مسؤولیت و گرفتن حق انتخاب از شما نیست!)
۶- یکی از اشتباهات دختران این است که چون بیشتر فیلمهای عاشقانه میبینند و داستانهای خیالی و تخیلی میخوانند، فکر میکنند که ازدواج هم فقط احساس، خیال و هیجان است و بس! در حالی که حقیقتت این است که ازدواج، کار مشکلی است. یک دیدگاه واقعگرایانه این است که ازدواج شامل ۲۰درصد خوشی و شادی، ۳۰درصد رضایت و ۵۰در صد کار سخت و طاقتفرساست؛ پس به جای تخیلات و تصورات با دیدی واقعبینانه و واقعگرایانه ازدواج کند. ازدواج یکی از اهداف زندگی است که در کنار سایر اهداف معنا پیدا میکند.
۷- چنانچه برای شما دختران خوبم توصیههایی داشتم برای پدران و مادران و پسران نیز توصیههایی خواهم نگاشت، چون در ازدواج و خانواده بازی زندگی برنده-برنده یا بازنده- بازنده است و برنده-بازنده نداریم. ولی چون دختران از لحاظ جنسی و جنسیتی حساستراند و ضربهپذیرتر، لذا توصیههای مشاورهای را از شما شروع کردم و امیدوارم مورد قبول شما و پذیرش خداوند متعال قرار گیرد.
در پایان عرایضم چند کتاب را جهت مطالعه به شما دختران عزیزم معرفی مینماییم:
۱- ای کاش قبل از ازدواج میدانستم، دکتر گری چپمن، ترجمه: طیبه رحیمی
۲- دو کتاب «رازهایی در باره مردان» دکتر بار بارا دی آنجلیس، ترجمه: هادی ابراهیمی
٣- «رازهایی در باره زنان» دکتر بار بارا دی آنجلیس، ترجمه: هادی ابراهیمی
۴- ازدواج بدون شکست، دکتر ویلیام گلاسر و کارلین گلاسر(همسرش)، ترجمه: علی صاحبی
کمال آذری مشاور خانواده
۲۱م آبان ماه۱۴۰۰ ه.ش
نظرات
حيدر غلامي
29 آبان 1400 - 05:14نوشته اي كوتاه، كاربردي و مفيد بود؛ جزاك الله خيرا. نمايش چنين نوشته هايي به شدت احساس مي شود